شب دهمین سالگرد ازدواج مرتضی دیگر خبری از کت و شلوار نیست اما ردای شهادت بر قامت استوارش و سربند یا زهرا بر پیشانی نقش بسته است.
باران خیلی زودتر از همسایهها کوچه و خیابانهای منطقه کهنز شهریار را برای استقبال از شهید مدافع امنیت و مدافع ملت مرتضی ابراهیمی شسته بود و گرمای دلهای مردم همیشه در صحنه و آماده بر سرمای شدید هوا هم غلبه کرده بود و باد، باران و سرما بر حضور باشکوه مردم و قدردانی از شهیدشان اثری نداشت.
حوالی ساعت 8 صبح خود را به محل زندگی شهید رساندیم. پیرزن همسایه قدیمی مرتضی که از کودکی او را بزرگ کرده سر کوچه مات و مبهوم با بغضی فرو رفته منقل کوچکش را جداگانه آماده میکرد و به انتظار دلیر مردی که حالا فیض شهادت نصیبش شده و افتخار محله گشت، نشسته است.
یکی از پنجره سرک میکشد و دیگری از لابهلای در منتظر پیکر شهید است و عدهای هم در رفتوآمد شلوغ صبحگاهی در خانه شهید به خانواده تبریک و تسلیت میگویند.بغضهایی که با در آغوش کشیدن بستگان، دوستان، آشنایان و همکاران میشکند و همه بیقراره رسیدن شهیدشان هستند و همه مرتضی را از آن خود میدانند.
اما در خانه شهید اوضاع خیلی متفاوتتر است و مادر و همسری که همیشه با امیدی منتظر نشستن کنار هم سر سفره بودند حالا باید برای آخرین بار با پیکر عزیز خود وداع کنند و از این به بعد بر سر مزار پاکش حلقه بزنند.
سیدحسن نصرالله: دوباره میخواهند عربستان را بدوشند/ ترامپ برای دیدار با روحانی گدایی میکند
دربی 90؛آخرین عصر تابستان با نبرد مربیان ایتالیایی و آرژانتینی!
شهید ,مرتضی ,هم ,سر ,کرده ,مدافع ,بود و ,خانه شهید ,در خانه ,و همه ,است و
درباره این سایت